سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات تلخ و شیرین باران
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
 RSS 
اوقات شرعی
دوشنبه 87 بهمن 21 ساعت 12:54 صبحو مرا با دنیای دوستی و محبت آشنا کرد

 

و مرا با دنیای دوستی و محبت آشنا کرد… یکی را دوست میدارم.... همان کسی که هر شب برایم قصه لیلی و مجنون در گوشم زمزمه میکرد و مرا به خواب عاشقی می برد … یکی را دوست میدارم ..... همان کسی که مرا آرام کرد و معنی دوستی را به من آموخت… اینک که من با او هستم معنی واقعی دوست داشتن را فهمیدم او مثل ابر بهار زود گذر نیست ، او برایم مانند یک آسمان است که همیشه بالای سرم می باشد… آسمانی که زمانی ابری می شود چشمهای من هم از دلگیری او بارانی می شود
 آری ، یکی را دوست میدارم ..... آن را احساس کردم در قلبم او همان ستاره درخشان آسمان شبهای دلتنگی و تیره و تار من است… او همان خورشید درخشان آسمان روزهای زندگی من است… یکی را دوست میدارم … آری ، او همان مهتاب روشن بخش شبهای من است قلبم او را دوست میدارد و من هم تسلیم احساست پاک قلبم میباشم یکی را دوست میدارم ،.... همان فرشته ای که در نیمه شب عشق به خوابم آمد و مرا با خود به دشت دوستی ها برد… او همان فرشته ای است که با بالین سفیدش مرا به اوج آسمان آبی برد..


متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)

درباره خودم
خاطرات تلخ و شیرین باران
باران
دختری از دیاری غریب یکی مثل خودت و شایدم یکی مثل...
لوگوی من
خاطرات تلخ و شیرین باران
لوگوی دوستان من








اشتراک در خبرنامه