سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات تلخ و شیرین باران
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
 RSS 
اوقات شرعی
چهارشنبه 87 مرداد 23 ساعت 10:48 عصرقانون عدل الهی+مرد جنس برتر؟

خدایا امروز می خوام ازت شکایت کنم  اره درست شنیدی،بازم میگی مثل هیشه این بنده ناشکر ما  از عالمو ادم شاکی شد،ولی ایندفعه یه نمه با همیشه فرق می کنه امروز از تو شاکیم دیگه مثل بچگیهام نیست ،یادته بچه که بودم میگفتم:«خداجون امروز بابام واسم اون عروسک خوشکله که بهش گفته بودم و نخرید گفت سربرج خدایا این چه بابایه به من دادی اینهمه بابای پولدار ،خب یکی از اونارو بهم می دادی،یا خدایا امروز مامانم نذاشت از سوپری سر کوچمون ابنبات چوبی و چیپس بخرم میگه:واسه سلامتیم خوب نیست فقط بلده هی شیر بریزه تو حلقم ،نمیشد یه مامان با حالتری می دادی که منو درک کنه؟ یا وقتی دختر همسایمون با اون لبایس گل گلیش پز میداد ازت می خواستم شب که خوابیدم و صبح که از خواب پاشدم یه پیرهن خوشگل تر از مال بچه همسایمون کنار تختم باشه»

 

خدایا از وقتی بزرگتر شدم دیگه دغدغم پفک و چیپس و عروسک و لباس گل گلی نیست حالا از خودت شاکیم از اینکه منو دختر خلق کردی،اره درست شنیدی از خلقتت شاکیم ، یه زمونی از زنایی که از زن بودن خودشون گله داشتن بدم میومد ولی حالا دلم میسوزه هم واسه اونا هم واسه خودم حرفام تکراریه نه ولی خب مهم نیست تو گوش بده واسه دل خوش کنی یه بنده کوچیکتم که شده گوش بده.

 

خدایا همیشه می گفتی زنها جنس ظریف هستن کلک نکنه منظورت همون ضعیف بوده واسه دل خوشی ما اینو گفتی هاااااااا؟؟؟

 

خدایا گفتی مرد و زن برابرا ،ببین نمی خوام از برابری حقوق حرف بزنم که خودمم اونقدر شنیدم که حالم به هم می خوره ،خداجون میدونم که سوالام و حرفام اونقدر تکراریه که ارزش جواب دادن نداره، ولی شاید ارزش یه بار خوندن و داشته باشه، می خوام بگم اگه زن و مرد در  انسان بودن برابر هستن،اگه تو بهشتو جهنمت جنسیت فرقی نداره ،اگه تو پاک بودن و پاک موندن همه یکسان هستن،پس چرا علامت این پاکی رو فقط چسبوندی به جنس زن؟ نمی گم بده ،خوبه ولی چرا فقط زن؟ مگه مرد نباید پاکیش معلوم باشه؟

می خوای واسط زندگی یه زن از روز تولدشو بگم ؟ میدونم میدونی کسی شک نداره فقط می خوام درسایی که یاد گرفتمو پیش تو مرور کنم

خلقت یه زن

از روز تولد محکوم ،می دونی به چی ؟ به اینکه باید از زمان حیات تا موت محکومه به اطاعت از جنس مرد چه اون جنس پدرش،برادرش،شوهرش،... فرق نمیکنه،به قولی اقا بالا سر

محکومه به پاک بودن،بازم نمیگم بده ولی انصافا مردهم محکومه؟

جالبش می دونی کجاست ؟یه مرد تا وقتی زن قانونی(قانونی تو عشقه) نگرفته می تونه(شرمنده ها باید واقعیتها گفته شود) هر جور عیاشی و ... بکنه تازه وقتی می خواد زن بگیره(قابل توجه، زن بگیره ،مگه غیر اینه ؟؟) اقا شرط می زاره یه دوشیزه می خواد اونم از نوع افتاب مهتاب ندیده ،خنده دار نیست؟اونم از نوع تلخش هااااااا؟

 

یه زن محکومه همه نیازهاشو سرکوب کنه تا وقتی که یک مرد با اسب سفیدش خیلی اتفاقی گذرش به بازار برده فروشا بیفته و چشش این دخترو بگیره(میبینی حتی چشمم مردهم دخترو می گیره دخترا خریدنیان نه؟)

میدونی حکمت بله چیه؟یعنی بله قربان امر بفرمایین،اطاعت می شود،چشم قربان،رو چشم

 

یه مرد می تونه بیرون خونه گاهی وقتا فیلش یاد هندستون بکونه اونوقت می دونی چی میشه؟ هیچی فیلشو میبره هندستون،یک زن هندی بستون حالا یکی واسه خودش یکی واسه فیلش،اسمشم هر چی خواست میزاره بستگی به بودجش داره، دایم یا صیغه موقت،حالا این خوبشه وای به حال روزی که بودجش نرسه ولی فیله گیر سه پیچ بده (به دلیل ترس از فیلتر بازار شدن اینجاشو فاکتور می گیریم) خلاصه هرچه  اید خوش اید دیگه، خدا جون مگه غیر اینه حالا نگی همی انطوری نیستن که واقعا خندم میگیره، از اون به اصطلاح با خداش گرفته تا اون لات بی سر و پاش ،اولی به بهونه اصلاح جامعه و بیوه زدایی و ... دومی به دلیل،اصلا دومی میگه دلیل می خواد نه بابا دومی همینجوره واسه تنوع و عشق و حال، خیالیه؟؟؟

و خدایا خودت می دونی که چند تا زن محکوما که تو حرمسراشون بمونن و واسه این مردا نسل و سلسله درست کنن.

چاره دیگه ای ندارن زن باید از شوهرش اطاعت کنه حالا شوهره خواسته یه تنوعی به زندگیش بده(حالا قانونی یا غیره) زن ابش کمه ؟نونش کمه؟ چه مرگشه ؟خب بشینه زندگیشو بکنه دیگه.

یه نکته جالب دیگم هست اونم اینکه یه زن 9 ماه عذاب میکشه و بعد یه عالمه دردسر یه نوزاد ناز به دنیا مییاد حالا این غنچه نو شکفته واسه اینکه هویت داشته باشه ازش می پرسن: نام؟ نام خانوادگی؟نام پدر؟ جالب نیست؟ حالا مادر بدبخت این وسط کشک.

زن و مرد مگه شریک نیستن ؟ تو گفتی زن تو خونه، مرد بیرون خونه، قبول اما این وسط مرد می تونه با پولی که گیر میاره خونه بخره،ماشین بخره،... به اسم کی ؟خب معلومه نکنه به اسم زنه؟مگه انصافه مرد اینهمه جون بکنه بعد به اسم زن هه هه خندیدم مگه ارث باباشو از مرد طلب داره؟دیگه این وسط شراکت دیگه چه صیغه ای اه من نمیدونم فکر کنم صیغه غایب.

دقت کردی همه حقا مال مرده؟ حق مسکن،حق طلاق،حق سرپرستی بچه و... و از حق نگزیم زنا هم حقی دارن مثلا مهریه مگه نه؟همون که کی داده کی گرفته دیگه ،یادت اومد؟

جالبه از یه طرف میگی زن کارای خونه رو بکنه از طرف دیگه وقتی مردی خواست زنشو طلاق بده یا کلا از هم جدا شدن زن نمی تونه سرپرستی بچه هاشو به عهده بگیره، چرا؟ چون زن درامدی نداره،حالا ما به کدوم ساز تو برقصیم ....(کفر نمیگماااااا خواستم از خودم ضرب المثل در کنم)

نمیگم حق طلاق واسه مرد نه واسه زن میگم مگه دوتا شریک نسبت به هم ارجحیتی دارن اصلا چرا باید مال یکی باشه؟

اگه خدایی نکرده یه زن خواست نامردی بکنه مرد می تونه به هزار بهونه ممکن مثل عدم تمکین و.. طلاقش بده بفرستتش ور دل مامان و باباش ولی یه مرد می تونه نامردی کنه و زنش هیچ غلطی نمیتونه بکونه ،یا باید مثل مادرانش بسوزه و بسازه به امید اینکه نو گل باغ زندگیش ثمر بده یا خدای نکرده بخواد از همه عالم انتقام بگیره(میدونی که از چه نوع انتقامی حرف میزنم) ،اصلا دقت کردی واژه نامردی داریم ولی نازنی ندایم(نمیگم همه زنا معصومن ها) چون اصولا نامردی مال مرده مگه نه؟

یه زمانی از اینکه می شنیدم میگن مردجنس برتر یا حتی زن جنس برتر حالم بد میشد چون به حرفات ایمان داشتم  که جنس برتری وجود نداره، از افلاطون که گفته بود خدایا ممنون که مرا مرد خلق کردی نه زن متنفر بودم  ولی حالا به ایمان خندم میگیره و بر خلاف ظاهرم در درون خودم فریاد می زنم مرد جنس برتر

 

خدایا میدونم همه قانونات حقه ولی این بنده هاتن که قانون تو رو به نفع خودشون تفصیر میکنن، میدونم اون دنیای که تو می خواستی و می خوای بسازی اصلا سیاه نیست ولی بنده هات دنیا رو اونقدر سیاه کردن که رنگ معنی خودشو از دست داره،میدونم تک تک قانون ات حکمتی ولی کاش عقل کم من این حکمت هارو درک میکرد که هم قلبم اینقدر نسوزه و هم زبانم به جای ذکر نامت به کفر و شکایت باز نشه 


متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
جمعه 87 مرداد 11 ساعت 2:29 عصردل نشکنیم
ساعت 3 شب بود که صدای تلفن، پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود. پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟ مادر گفت: 25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی! فقط خواستم بگویم تولدت مبارک...! پسر از این که دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد، صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت، ولی مادر دیگر در این دنیا نبود.
متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
پنج شنبه 87 مرداد 10 ساعت 3:43 عصرروز های کودکی

چرا از وقتی شنیدیم که بزرگ شدیم،صداقت کودکی مان را فراموش کردیم؟

چرا تمام سادگی و لطافت و صمیمیت کودکی را در صندوقچه خاطرات گذاشته، و ان را به بایگانی ذهنمون سپردیم؟

ان موقع ها که می خواستیم حرفی بزنیم و اعتراضی بکنیم ،می گفتن: تو هنوز بچه ای این چیزا رو نمی فهمی ،وقتی بزرگ شدی یاد میگیری.

و چه شب هایی که با ارزویه بزرگ شدن و در رویای بزرگ بودن به خواب مبی رفتیم و چه خواب های شیرینی داشتیم به گمان اینکه در اندیشه بزرگ بودن هستیم ،غافل از اینکه شیرینی خواب هایه مان نه به خاطر رویاهامان و نه به خاطر بزرگ شدن بود بلکه فقط به خاطر پاکی قلبهایمان و معصومیت نگاهمان بود و چه کابوس هایی که به خیال رویای بزرگ شدن بود برایمان، و چه روز هایی که تنها دلتنگی مان بزرگ تر شدن بود ، ان روز ها وقتی در بازیهای کودکانمان زمین می خوردیم چه بی ریا گریه می کردیم و ان موقع وقتی پدر و مادرمان دستهای محبتشان را به طرفمان دراز می کردند و دستمان را می گرفتن و بلندمان می کردند و می گفتند :عیب نداره بزرگ می شی یادت می ره، ان جمله برایمان مبهم بود خیال می کردیم اگر بزرگ شویم تنها درد دوران کودکی مان که فقط زمین خوردن بود از خاطرمان خواهد رفت،گاهی که فکر می کنم میبینم انها راست می گفتن اما همه اش را نمی گفتند، راست می گفتند که بزرگ شویم فراموش میکنیم ولی نمیگفتند چرا، نمیگفتند که با بزرگ شدنتمان دردهامان نیز رنگ بزرگی به خود خواهند گرفت و دیگر زمین خوردن حتی سوژه ای برای خندیدن نیز نخواهد شد چه رسد به گریه کردن

یادم هست وقتی در حیاط مدرسه زمین می خوردیم معلممان میگفت: گریه نکن ببین چقدر بزرگ شدی، او نیز راست می گفت چون می دانست اولین شرط بزرگ شدن زمین خوردن ، درد کشیدن، و دوباره ایستادن است ولی حیف و صد حیف که ما دوباره ایستادن را نیاموختیم،

و حالا دلتنگیم ؛دلتنگ روز هایی که تنها ارزو یمان بزرگی بود چون الان که بزرگ شدیم نیز وقتی می خواهیم حرفی بزنیم و اعتراضی بکنییم« می گویند: تو دیگه بزرگ شدی از تو بعیده »، و تو به ناچار باید سکوت کنی و یا محکوم به نادانی شوی.

اصلا چه کسی گفته ما بزرگ شدیم؟ چرا از وقتی گفتند بزرگ شدیم ،یادمان رفت مثل دوران کودکی بی ریا حرف دلمان را بزنیم؟

چرا روز های لطیف کودکی از خاطرمان محو شده ؟

ای کاش می شد دل کوچکمان را از اسارت رها کنیم. اجازه دهیم کنجکاوی کند،پیروز شود و گاهی زمین بخورد . اگر کسی به احساسمان سیلی زد بلند گریه کنیم، خجالت نکشیم.

بیاید صندوقچه خاطراتمان را بگشاییم و در لطافت ان روزها نفسی تازه کنیم و ارزو کنیم ؛ ارزوهای بزرک نه ارزویه بزرگ شدن

بیاید ارزو کنیم که توقعات کوچکمان هرگز انقدر بزرگ نشوند که از پا بیفتیم


متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
یکشنبه 87 مرداد 6 ساعت 9:46 عصرروز سرنوشت

سلام به همه برو بچ

یه مدتی بود که حسابی سرم شلوغ بود و نمیتونستم بیام و اینجا مطلبی بنویسم ولی از این به بعد اوقات فراغتم شروع شده و حسابی می خوام خوش بگذرونم 

امروز صبح وقتی مشغول نوش جان کردن صبحانه کنار تلوزیون بودم از اخبار شنیدم که امروز روز اعلام نتایج کنکور سراسری هست یه لحظه یه اون موقع که می خواستم کنکور بدم افتادم و خاطرات شیرین و تلخش برام تداعی شد یاد اون موقعی که امتحانات نهایی شروع شده بود و من سخت مشغول درس خوندن بودم اون موقع ها کلم پر رویا ها و ارزو های رنگینی بود که فقط گذشتن از سد کنکور(به قول بروبچ قیف کنکور) می تونست اونا رو به واقعیت تبدیل کنه

من عاشق کامپیوتر بود هستم یه همین خاطر همیشه می گفتم فقط کام شریف پایین تر از اون عمرا

بعد اینکه تابستون تموم شد و مدارس شروع به کار کرد کم کم احساس کردم که درس های پیش دانشگاهی سنگین شده و کمی هضمش برام سخت شده بود واسه همین با خودم فکر کردم دیدم دانشگاه شریف با تهران همچین فرقی هم ندارن اصلا شریف مال بچه سوسولاست بیخیال همون تهران واسم خوبه

دی ماه (بعد از امتحانات نیم سال اول)

کمی که فکر می کنم میبینم اصلا چرا راه دور بریم دانشگاه تبریز به اون عظمتی و باکلاسی و ول کنم و اینهمه راه رو برم تهران که دود ماشین ها رو بخورم بیخیل همون تبریز خوبه اصلا من چون خیلی ادم خاکی هستم دوست دارم میدونو واسه بقیه باز بزارم بزار اونایی که عقده زندگی تو پایتخت و دارن برن واسه خودشون صفا اینجانب خوب بلد بودم برا تنبلی ها و کم کاریام بهونه هایه منطقی (البته منطق خودم) بیارم

اسفند ماه

نزدیکای عید بود و من از هر چی که بگذرم از خرید عیدم نمیگذرم واسه همین و از اونجایی که تو این مدت حسابی ادای درس خوندن و در اورده بودم و حسابی خسته بودم تصمیمم بران شد که کمی به خودم استراحت بدم وگرنه به قول ما کامپیوتری ها می هنگم این شد که خواستم از ایام تعطیل عید نهایت استفاده رو ببرم و واسه خوشیم هیچی کم نذارم

خرداد ماه

بعد از اتمام موفقیت امیز امتحانات با نمراتی درخشان راهی و با در دست داشتن کارنامه درخشانترم راهی منزل شدم در راه خانه فکر می کردم بابا چرا خودمو به اب و ایش میزنم خب سراسری نشد که نشده به درک فوقش میری پیام نور(ببین کی داره این حرفو میزنه کسی که تو تقاضانامه ثبت نام به اصرار خانواده پیام نور رو علامت زده بود و فکر میکرد این کار پول تلف کردنه ای امان از دست روزگار .....)

روز کنکور

از اونجایی که ممکنه افراد زیر 18 سال هم از این وبلاگ دیدن فرماین از شرح مطالب این قسمت صرف نظر می کنم که هیجان منفی اصولا برای بدن مضر می باشد فقط همینو بگم که سعی کنید تو زندگی کاری کنید که در مواقع حساس مثل همین جلسه کنکور روتون بشه از خدا چیزی بخواین

و اما بعد از گذشته اندی

چند روز بیشتر به اعلام نتایج نمونده بود که تو بیکاریم به این فکر میکردم حالا مثلا 4 سال دیگه بشیم خانوم مهندس چی میشه مگه اصلا بیخیال مهندسی من میرم علوم کام(همون علوم کامپیوتر ) رو می خونم خیلی هم خوبه اصلا رشته مهم نیست ادم خودش باید قوی باشه

و اما روز موعود

که من همیشه بهش میگم روز عزایه عمومی و خیلی حا میگن روز سرنوشت که من اصلا عقیده ای نهش ندارم به نظر من سرنوشت ادما تو یه روز یا یه سال یا حتی چند سال تعیین نمی شه روز اعلام نتایج به نظر من روز اعلام نتایج یه سال زحمت تو نیست بلکه روز اعلام 12 سال درس خواندن و 18 19 سال زندگی است (حالا خیلی فلسفی حرفیدم ) 

وقتی کارنامه خودمو دیدم انگار یه لحظه تمام وجودم یخ کرد دستام بی حس شده بود با اینکه رتبه بدی نبود ولی خب نمی شد روش خیلی حساب کرد دوست داشتم تنها باشم و نتونم حسابی گریه کنم البته مین کارم کردم و بعدش خیلی اروم شدم تنها چیزی که حالمو به هم میزد دلداری دیگران و در بعضی مواقع کنایه هاشون خیلی ها میگفتن کنکور که تنها راه موفقیت نیست و من فقط در برابر این حرف سکوت میکردم یکی نست بگه اخه کنکور داده ها و قبول شده ها و مدرک گرفته هاش برا رسیدن موفقیت موندن چه برسه به یه دیپلمه اخه شما بگین به جز کنکور راهی واسه موفقیت تو این کشور پیدا میشه؟؟؟؟؟؟ 

 حالا بعد این مدتی که دانشجو هستم احساس میکن می تونستم خیلی بهتر از این باشم فقط با درس خوندن نه ادای درس خوندن رو در اوردن ولی حالا اصلا برام مهم نیست فکر مینکم انسان واقعا می تونه از هیچ همه چیز رو خلق کنه الان فکر می کنم و خندم میگیره از اون همه گریه که بعد از کنکور کردم الان که از اون قیف گذشتم می بینم واقعا دانشگاه هم همیچین اش دهن سوزی نیست اگه ادم خودش هدف داشته باشه چه تو بهترین دانشگاه و چه تو بدترینش حرفی واسه گفتن داره .

 من خیلی راه در پیش دارم کارشناسی ارشد . دکترا و از خیلی امتحانایه دیگه علمی که به لطف خدا سعی می کنم در اونها موفق باشماز همه مهمتر من توی زندگی هم هنوز امتحانایه زیادی رو باید پشت سر بگذارم که کنکور در مقابلش ذره ای بیش نیست نه من بلکه همه اگه از همین حالا قوی نباشیم توامتحانایه سختر از این نمیوتونیم حرفی واسه گفتن داشته باشیم

 

امیدوارم همه ما تو امتحان نهایی زندگی مون سربلند وپیروز مند باشیم و در پیشگاه حضرت حق رو سفید


متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
چهارشنبه 86 اسفند 29 ساعت 12:27 عصراس ام اس های نوروزی

لحظه ای که سال تحویل می شه ... تنها لحظه ایه که بی منت به من لبخند می زنی ... کاش هر ثانیه برای من سال تحویل باشه تا لبخند همیشه مهمون لبهات بمونه... سال نو مبارک

ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که دادی مرواد از یادت
سال نو و نوروز باستانی مبارک

سایه حق
سلام عشق
سعادت روح
سلامت تن
سرمستی بهار
سکوت دعا
سرور جاودانه
این است هفت سین آریایی
نوروز مبارک

سلامتی
سعادت
سیادت
سرور
سروری
سبزی
سرزندگی
هفت سین سفره زندگیتان باشد.
نوروز 87 مبارک

یک شاخه رز سفید تقدیم تو باد
رقصیدن شاخ بید تقدیم تو باد
تنها دل ساده ایست دارایی ما
آن هم شب عید تقدیم تو باد

مثل ماهی زنده
مثل سبزه زیبا
مثل سمنو شیرین
مثل سنبل خوشبو
مثل سیب خوش رنگ
و مثل سکه با ارزش باشید
سال نو مبارک

دنیا را برایتان شاد شاد
و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم
هر روزتان نوروز

با آرزوی
12 ماه شادی،
52 هفته پیروزی،
365 روز سلامتی،
8760 ساعت عشق،
525600 دقیقه برکت،
3153000 ثانیه دوستی.
سال نو مبارک باد

سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
********سال نو مبارک********

بهار بهترین بهانه برای آغاز، وآغاز بهترین بهانه برای زیستن است
آغاز بهار بر شما مبارک

><(((>
><(((>
><(((>
من اولین کسی بودم که برای تو ماهی عید فرستادم.
سال نو مبارک

چند روز دیگه بهار میاد و همه‌چیز رو تازه می‌کنه، سال رو، ماه رو،
روزها رو، هوا رو، طبیعت رو، ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به
همه اون تاز‌گی می‌ارزه، «دوستیمون»!

امروز 2 نفر از من آدرس و شماره تلفن تو رو گرفتن که بیان پیشت
منم دادم. سال دیگه می یان سراغت
یکیشون خوشبختی بود
اون یکی هم موفقیت

\/\/\\\&///\/\/
این سبزه 13 به دره. اون وسطی رو برای رسیدن شما به همه آرزوهاتون گره زدم


می‌دونم اگه بگم سال نو مبارک حالت از شنیدن این جمله کلیشه ای بهم می خوره. پس سال نو مبارک!

نیکلاس کیج، جنیفر لوپز، آنجلینا جولی، تام کروز، رابرت دنیرو، خود من و بقیه ستارگان جهان سال جدید را به شما تبریک می گوییم.



یادت باشه تعطیلات به زودی تموم می شه و بعدش امتحاناته که انتظارت رو می کشه.
ستاد کوفت سازی تعطیلات نوروزی

e
.
..
ei
.
..
eid
.
..
eide
.
..
eidele ghafel
.
..
didi sale 86 ham tamoom shod?

سرسبزترین سبزه ها تقدیم تو باد . . . . . . .
( ستاد تامین علوفه دامی ) طرح ویژه جمع آوری سبزه های 13 به در

با تبریک سال نو خدمت مجردهای گرامی، دستگاه سبزه گره زنی با قابلیت 90 گره در ثانیه پیش فروش می شود


متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
یکشنبه 86 اسفند 26 ساعت 8:46 عصرنامه ای از خدا
نازنینم عزیزم مهربانم من تو را از خود میرانم اما نه به آن معنا که برای همیشه ترکت کردم تو را به سوی جایی میفرستم که میدانم تمامی بدیهایش را با چشم خواهی دید اما نمیتوانی باور کنی که این همه بدی در جهانی هست که من آفریدم زخمهای نامردمان تو را از پا در خواهد آورد تو دیگر به خود هم نمیتوانی اطمینان کنی دلت پر از زخمهاییست که به ناروا بر جانت روا داشتند همهیشه چشمانت گریان است لبانت پر از افسوس آه حسرت بار دلت تنگ است گلویت پر از بغض زبانت بسته پر از حرفهای ناگفتنی میدانم کینه ای تو را فرا میگیرد که با پاکترین آب دریاها شسته نخواهد شد اما بیمناک نباش همه اینها میدانم که شاید هم از من خسته شوی مرا به دست فراموشی سپاری اما بدان من همیشه در کنارت هستم فقط کافیست چشمانت راببیندی دستانت را بر روی قلبت بگذاری از ته دل مرا نامم را بر زبان آوری آنوقت خواهی دید که تمامی این رنجها برایت چون عسل شیرین میشود تو مرا بخوان تو مرا صدا بزن تو مرا حس کن چون من همیشه با توام تا ابد بدان که من با تمام وجودم دوستت دارم چون تو از منی من نمیخواهم دوست ندارم من آزار بیند خاری بر در پایش رود تو عزیز منی من تو را به مانند دیگر عزیزانم دوست میدارم مرا صدا کن هر نفس که میکشی من بیشتر به تو نزدیک میشوم پس نفسهایت را عمیقتر بکش چون مرا خواهی دید من همین جا هستم فقط کافیست که مرا بخوانی
متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
یکشنبه 86 اسفند 26 ساعت 11:3 صبحسفره هفت سین از آیین کهن

چیدن سفره هفت سین از دیرباز از مراسم جدا ناشدنی نوروز بوده که ساعتی به تحویل سال مانده ، این سفره گذاشته میشود. هفت، عددی است مقدس که نشان دهنده هفت ایزد زرتشتیان موسوم به امشاسپندان است و به همین دلیل سین های نوروزی به نام هفت سین خوانده می شوند. سفره هفت سین سفره ایست که در آن سبزه، سماق ، سیر ، سنجد ، سیب ، سمنو ، سرکه و سکه، همچنین آینه شمعدان ، شمع ، کتب آسمان ، ماهی قرمز ، تخم مرغ رنگ کرده یا تزئین شده ، کتاب شعر، گل مانند شب بو- لاله – سنبل ، کاسه آب ، نقل و نبات و شیرینی قرار میگیرد. تمامی مواردی که بر سر سفره هفت سین قرار میگیرند دارای معانی خاصی هستند که برای شروع سال نو آنرا طلب میکنیم و البته در هر منطقه معنا و تنوع این موارد متفاوت است

در هفت سین سبزه نشان رویش و سبزی ، سمنو به سبب داشتن گندم نشان برکت ، سنجد نشانی از عشق و دلداگی ، سیب میوه ای به نشان سلامت عشق و زایش، سکه های تازه ضرب شده نمادی از ثروت است، وجود چند دانه سیر نیز به نشانه دفع بیماری و یک ظرف سرکه هم عنوان برکت بر سفره نوروز ایرانیان جای داده می شود. هفت سین و نمادهای آن نشانه های از نو شدن زندگی و طبیعت هستند که در سفره جای می گیرند. تخم مرغ رنگ کرده به نیت برکت و روزی که معمولا به تعداد اعضای خانواده تهیه میشود و در برخی مناطق به معنایی نشان نژاد است و ازدیاد نسل. ماهی نماد برج حوت یا اسفند و نشان برکت و زایش و در برخی مناطق به نشانه زندگی و پایداریست ، و شیرینی به معنای شیرین کام بودن در تمام روزهای سال است.

میوه ،آجیل و یک تکه نان یا مقداری برنج هم نشان از پر برکت بودن سفره دارد. گل به نیت باروری و شادابی بر سر سفره هفت سین گذاشته میشود آینه، برای رفع کدورت و یکرنگی، شمع روشن به نیت روشنایی و طول عمر اعضای خانواده که به همین دلیل اعتقاد بر این بوده که شمع هفت سین را نباید خاموش کرد و در صورت لزوم این کار باید با برگ سبز یا نقل و نبات انجام شود. اسفند هم گیاهی مقدس محسوب شده و نمادی از بوی خوش است و سرانجام آب در سفره هفت سین پاکی و پاکیزگی است و همچنین نشان آبادانی و همینطور صافی، پاکی و گشایش در کارها میباشد

برای طراحی یک سفره هفت سین با توجه به فضایی که برای آن در نظر میگیریم از حالتهای مختلف میتوان استفاده کرد که وابسته به نوع ابتکار طراح دارد در اینجا چند طرح ارائه میشود که میتوانید به سلیقه ی خود با تغییراتی که میدهید سفر هفت سین متفاوت و زیبایی داشته باشید... سفره هفت سین در گذشته زمان دستخوش تحولات بسیاری شده از جمله استفاده از طرحهای مدرن که تفاوت های عمده ای با انداختن سفره هفت سین در گذشته داشته اما نکته ی حائز اهمیت مواردیست که باید در چیدن سفره رعایت شود و آن موادیست که در سفره استفاده میشود

(سفره هفت سین برای میز گرد با ظروف سفالی یا سرامیک (سنتی ¤¤

گندم ، عدس یا ماش را بعد از خیس کردن هنگامی که شروع به جوانه زدن میکند روی یک کوزه بلند که قبلا با جوراب روی آن را پوشانده ایم قرار میدهیم تا کاملا سطح آن با جوانه ها پر شود و بر روی آن شکل گرفته و رشد نمایند. حتما باید مرتب کوزه را نم دار و در جایی که کمی حرارت بالاتر از هوای نرمال اتاق باشد نگهداری شود تا سبزه ها رشد خوبی پیدا کنند

میتوانید از چند ظرف سفالی گرد که به صورت کوزه های کوچک با دهانه های گشاد هستند استفاده کنید شش عدد آن بهتر است که بلند تر از بقیه باشه که در حقیقت این شش کوزه بلندتر شش سین از هفت سین ما را تشکیل میدهند . کوزه ها را کاملا تمیز کرده و با اسپری براق کننده شفاف نیمی از آن را کیلر زده و چند ساعت در یک فضای که هوا تردد داشته باشد میگذارید تا کاملا خشک شود و بعد طرف دوم را کیلر زده و اجازه ی خشک شدن به آن میدهید

اگر از پارچه ترمه برای روی میز استفاده میکنید بهتر است که پارچه ای زرشکی یا قرمز از جنس ساتن برای کوزه ها انتخاب نمایید و پارچه ها را به صورت دایره بریده و داخل کوزه ها قرار دهید به حالتی که سر پارچه ها به صورت چین دار از کوزه ها بیرون بیاید ، لبه ی پارچه را به سلیقه خود میتوان با قیطون ، سکه های تزئینی، نوارهای باریک ساتن با رنگ نارنجی و کرم و سبز نوار دوزی نمایید حتی میتوان از پولک و منجوق و ملیله و یا سرمه برای تزئین لبه ی پارچه ها استفاده کرد. سپس پارچه را درون کوزه قرار داده و لبه های آن را با دست حالت دهید، شش سین را درون کوزه ها به ترتیب قرار میدهید

در صورتیکه کوزه ها بزرگ بوده و حجم زیادی را از لحاظ فضای درون اشغال میکند میتوان درون یک نایلون مقداری پنبه ریخت و تا دو سوم کوزه را با آن پر کرد سپس موارد را روی آن به صورتی چید که نایلون از زیر آن پیدا نباشد. کوزه هایی که کوتاه تر هستن با همین روش پر میکنیم و اسفند، برنج، تخم مرغها را در آن می چینید

یک ظرف سفالی نیمه گود را پر از آب کرده و 7 شمع که روی آب قرار میگیرند درون آن بگذارید تنگ ماهی و هفت شاخه گل لاله ظرف شیرینی و نقل را آماده کرده و حال نوبت چیدن میز می رسد. پارچه اصلی که معمولا پارچه ایست ساده که تمامی میز را تا پایین می پوشاند روی میز قرار داده و پارچه ترمه را روی آن قرار می دهیم تنگ ماهی را در وسط میز قرار میدهیم و هفت سین را با دور آن با فاصله و نزدیک به لبه های میز میچینیم به فاصله ی هر دو کوزه بلند یک کوزه کوتاه تر به نزدیک تنگ قرار میدهیم آینه را در سمت راست سفره در بالا قرار داده و کوزه سبزه را در همان سمت در پایین سفره بگذارید. گلدان گل را در سمت چپ بالا و کتاب آسمانی یا شعر را در سمت چپ پایین قرار دهید در فواصل خالی سفره ظرف نقل و شیرینی را میگذارید که بهتر است از ظروف سفالی یا سرامیک استفاده کنید ظرف شمع را نیز روبروی تنگ ماهی قرار دهید


(سفره هفت سین برای میز گرد با ظروف سفالی (فانتزی ¤¤

کوزه هایی که از وسط به دو نیم شده باشند تهیه کرده و کار را ابتدا با تمیز کردن کوزه ها و رنگ کردن آن با اسپری آغاز میکنیم بسته به رنگ مورد علاقه ی خود میتوانید کوزه ها را با اسپری رنگ کنید برای مثال در اینجا از رنگ سبز بسیار روشن براق استفاده میشود

تمامی کوزه های نیم شده را از تمام جهات به رنگ آغشته میکنیم و میگذاریم کاملا خشک شود درست به روشی که قبلا توضیح داده شد. در این روش نیاز به تورهای بسیار ظریف مانند گاز دارید. به اندازه یک سانت بیشتر از حجم بادام درسته با پوست، گازها را بریده و لبه های آن را به صورت خیلی ظریف در حدی که فقط یک سیم باریک از آن رد شود میدوزید و دور تا دور آن سیم رد میکنید. بادام ها را از انتها به یک سیم پنج سانتی با چسب حرارتی وصل کرده و در داخل گاز قرار دهید به صورتی که سیم متصل به بادامها درون گاز نباشد و با گاز دور آن را می پوشانید و لبه های آن را به واسطه سیمی که از درزی که دوختید رد شده از دو طرف به هم نزدیک کرده و حالت میدهید مانند دالبرهای ظریف. برای آنکه سیمها مشخص نباشند میتوانید سیمها را پیش از رد کردن درون گاز یا متصل کردن به بادام با اسپری به رنگ کوزه ها رنگ کنید

هفت بادام را به همین روش آماده میکنید. روی ظرف را با گاز هم رنگ کوزه به صورت یک پاپیون بزرگ با چسب مایع قوی یا چسب حرارتی وصل کرده و یک روبان که رنگ مخالف را داشته باشد در اینجا از رنگ نارنجی استفاده میشود روی آن قرار داده و از وسط میچسبانید به صورتی که دو سر آن و نوارهای دم آن آزاد باشد یک گاز هم رنگ یا سفید را به صورت دایره بریده و آماده نگه میدارید بادام ها یا گردو ها را مانند خوشه گندم یعنی یک عدد در وسط و سه عدد از سمت راست و سه عدد از سمت چپ با سیمهایی که از قبل به انتهای آنها وصل کرده اید حالت خوشه گندم داده به حالتی که سیمها دیده نشود و روی گازی که به صورت گرد بریده ایم قرار میدهیم و روی کوزه ای که تزین کرده ایم قرار میدهیم به حالتی که خوشه به صورت نیمه خوابیده به روی کوزه قرار بگیرد و مجدد یک پاپیونه با روبان درست کرده و در انتهای آن قرار دهید. سنجد و دانه های سیر و سکه را نیز از روش بادام استفاده کرده و روی کوزه قرار دهید

برای اسفند نیز میتوان کاغذ را به شکل برگهای کوچک برید روی آن را با اسپری هم رنگ کوزه رنگ کرد و اسفند ها را رنگ کرده و روی آن با چسب مایع چسباند و درست مانند بادامها با سیمی که از پشت به کاغذ با چسب وصل کرده ایم به حالت خوشه گندم شکل داده و به همان شیوه ی بادام ها روی کوزه ها بچسبانید سماق هم از همین روش برای قرار دادن به روی کوزه ها استفاده میشود

در این روش تخم مرغها را به رنگ کوزه ها رنگ کرده و روی آن را با یک گاز به صورت پاپیون و یک روبان به رنگ متصاد تزیین کنید. از سیبهای کوچک برای چیدن دور یک شمع گرد استوانه ای بلند و قطوراستفاده کرده و درون یک ظرف متوسط که با پارچه ای به رنگ کوزه ها پوشش داده شده دور ظرف میچینید وشمع را در وسط آن قرار میدهید برای آنکه سیبها کاملا به هم متصل باشند میتوانید از طرفی که به سمت شمع قرار دارند با یک سیم بلند باریک از بین سیبها رد کرده و آنها را به همان شکل دایره نگه دارید . بهتر است شمع به رنگ متضاد کوزه ها باشد با گاز و روبان به سلیقه ی خود میتوانید اطراف ظرف را تزیین نمایید

سبزه در این سفره به صورت گرد در ظرفی که وسط آن پوشش داشته باشد باید سبز شود و ظرف آن باید تقریبا بزرگ باشد درست مانند کیکی که از وسط کیک حفره ی خالی دارد ... سبزه در وسط سفره قرار میگیرد ودر وسط آن گل سنبل قرار میدهید. کوزه ها را به صورت خوابیده اطراف آن می چنید تخم مرغها را یکی در میان بین کوزه ها قرار میدهید ، آیینه در سمت چپ بالا، گلدان گل با گل شب بو در سمت راست بالا و کتاب آسمانی در سمت راست پایین به همراه شمع و تنگ ماهی در سمت چپ پایین قرار میگیرد

سفره هفت سین ساده و زیبا برای میز های کوچک با ظروف سفالی یا ¤¤
سرامیک چهارگوش

ظروف سرامیک یا سفالی چهار گوش انتخاب کرده و روی آن را از گوشه سمت چپ با یک پاپیون چهارخانه با زمینه ی قرمز و سبز تزیین میکنیم و در قسمت وسط تا پایین به سلیقه ی خود در هر ظرف یکی از مواد مانند سماق، سکه، سنجد، اسفند، برنج با چسب حرارتی یا مایع چسبانده و زیر این ظروف را پایه های پلاستیکی قرار دهید به صورتی که مانند یک تابلو قرار بگیرد این کار باعث میشود که فضای کمی را اشغال کنند.

چهار تا جام را با اسپری به رنگ سفال قهوه ای کرده و درون دو تا از آنها سرکه و سمنو را قرار دهید و دو جام دیگر را تا دو سوم با آب پر کرده و روی آن پارافین بریزید و سپس شمع روی آب در آن بگذارید. و پایه های آن را با همان روبانها که ظروف را تزیین کرده اید طراحی کنید. سبزه را در یکی از همین ظروف باید سبز کنید تا شکل میز زیبا تر باشد تخم مرغ های رنگی را نیز در ظرف خوابیده سفالی یا سرامیکی روی میز قرار میدهید و سپس به همراه تنگ کوچک ماهی که میتوانید یک سوم آن را نیز با رنگ قهوه ای از پایین رنگ کنید و به شکل دلخواه به همراه یک آینه و یکی از کتب مقدس کوچک بر روی میز بچینید

سفره هفت سین ساده و زیبا برای میزهای کوچک با سبدهای چوبی کوچک ¤¤

سبدهای یکدست کوچک تهیه کرده و داخل آن را با پوشال یا برگهای گلهای خشک کرده مانند برگ گل رز یا لاله پر کنید و از یک طرف دسته های سبد را با کنف گیس بافت شده یا طناب بپیچید تا دسته ها را کاملا بااین کار پوشش دهید میتوانید با گلهای خشک صحرایی یا میوه های کاج کوچک از یک طرف از داخل به سمت بیرون تمامی سبدها را تزیین نمایید و مواد خشک را به راحتی درون سبدها بگذارید . سرکه و سمنو را درون ظروف کوچک گذاشته و درون سبد قرار دهید و با برگهای گل یا پوشال اطراف آنرا خوب پوشش دهید. سبزه را نیز باید در ظرفی پلاستیکی به اندازه ی سبدها سبز کرده و سپس درون یکی از این سبدها قرار دهید.
برای شمع میتوانید از شمع های استوانه ای پهن در سه سایز مختلف استفاده کرد و یک چهارم شمع را با کنف به صورت دایره پوشش داد

چیدن این میزها به دلخواه صورت انجام میپذیرد و وابسته به فضاییست که مورد استفاده قرار میگیرد

نکته : فراموش نکنید که در این نوع سفره ها بهتر است از آینه های کوچک و ساده استفاده شود


سفره هفت سین برای میز چهارگوش با پایه های فرفورژه ¤¤

این سفره هم بر روی میز و هم بر روی زمین میتواند قرار بگیرد در این نوع تزیین سفره نکته ی مهم نوع پایه هاست که توجه را به خود معطوف میکند پایه ها باید دو به دو با هم یکسان باشند و بهتر است که در سایزهای مختلف قدی باشند ظروفی که بر روی پایه ها قرار میگیرند از یک طرف با گلهای مصنوعی به صورت آبشاری از دورن ظرف به سمت بیرون میتوانید تزیین کنید و مواد را درون ظروف میریزد

سفره را روی میز یا زمین پهن میکنید و یک پارچه دیگر که بهتر است ترمه باشد به صورت لوزی در وسط قرار دهید آینه بزرگی انتخاب کرده و در بالای سفره در وسط میگذارید، دو تا شمعدان بلند در دو طرف آن قرار میدهید که بهتر است اگر از فرفورژه استفاده میکنید بر روی پایه های فرفورژه باشد

به ترتیب سایز پایه ها، دو به دو در دو طرف سفره اقلامی که باید بر روی پایه ها باشند در سفره میچینید. تنگ ماهی بزرگی را انتخاب کرده و با سنگهای تزیین و یا گوش ماهی در کف تنگ آن را تزیین کنید و در وسط سفره قرار دهید. سبزه را در ظرفی سبز کنید که میان آن مانند کیک حفره دار و میان تهی باشد. آجیل را در ظرف پایه دار ریخته و پایه آنرا در وسط سبزه ها قرار دهید و در سفره بگذارید. در این سفره ها که معمولا سفره های بزرگی هستند حتما از بیش از یک گلدان گل استفاده نمایید. شیرینی و نقل را به دلخواه خود در فواصل خالی سفره قرار دهید

یک تزیین ساده ¤¤

میتوانید از جام برای سفره هفت سین خود استفاده کنید به پایه های جام با روبان گلبهی یا صورتی یک پاپیون زده یا با یک گل رز سفید مصنوعی یک گوشه از پایه را تزیین نمایید و مواد را به تفکیک درون جامها قرار دهید به دور تخم مرغ ها از رنگ روبان یا گل، گاز پیچیده و درون جام قرار دهید و در یک سفره گرد دور تنگ ماهی این جامها را بچنید و سبزه و کتاب و آینه را به همراه گلدان گل در چهار طرف سفره قرار دهید، شمع به صورت مایع در یکی از جامها به صورت تک شمع قرار میگیرد

سال همراه با لحظه های ناب و بخاطر موندنی براتون آرزو میکنم


متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
جمعه 86 اسفند 24 ساعت 11:56 عصرانسان از تولد تا....
شش سال اوّل زندگی:
• گریه نکن
• شیطونی نکن
• دست تو دماغت نکن
• تو شلوارت پی‌پی نکن
• مامانت رو اذیّت نکن
• روی دیوار نقاشی نکن
• انگشتت رو تو پریز برق نکن
• دمپایی بابا رو پات نکن
• به خورشید نگاه نکن
• شبها تو جات جیش نکن
• تو کمد مامان فضولی نکن
• با اون پسر بی‌تربیته بازی نکن
• اسباب‌بازی‌ها رو تو دهنت نکن
• زیر دامن شمسی خانوم رو نگاه نکن
• دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن

?- دوره ی دبستان:
• موقع رفتن به مدرسه دیر نکن
• پات رو تو جامیزی نکن
• ورقهای دفترت رو پاره نکن
• مدادت رو تو دهنت نکن
• به دخترهای مدرسه بغلی نگاه نکن
• تخته پاک‌کن رو خیس نکن
• حیاط مدرسه رو کثیف نکن
• با دخترها شمسی خانوم ((دکتربازی)) نکن
• دست تو کیف بغل دستیت نکن
• تخته‌سیاه رو خط‌خطی نکن
• گچ رو پرت نکن

• تو راهرو سرو صدا نکن
• تو کلاس پچ‌پچ نکن
• ATARI بازی نکن

?- دوره ی راهنمایی:
• ترقّه بازی نکن
• SEGA بازی نکن
• جاهای بدبد فیلمها رو نگاه نکن
• موقع برگشتن از مدرسه دیر نکن
• تو کوچه فوتبال بازی نکن
• دست تو جیبت نکن
• با مامانت کل‌کل نکن
• تو کلاس صحبت نکن
• بعد از ظهر سروصدا نکن
• با دختر شمسی خانوم منچ بازی نکن
• اتاقت رو شلوغ نکن
• روی میز بابات کتابهات رو ولو نکن
• عکس لختی تماشا نکن
• با بچّه‌های بی‌ادب رفت و آمد نکن
• جرّ و بحث نکن

?- دوره ی دبیرستان:
• با کامپیوتر بازی نکن
• تو حموم معطّل نکن
• تقلّب نکن
• با دوستات موتورسواری نکن
• عصرها دیر نکن
• با دختر شمسی خانوم صحبت نکن
• با بابات دعوا نکن
• تو کلاس معلّمتون رو مسخره نکن
• تو خیابون دنبال دخترها نکن
• مردم‌آزاری نکن
• نصف شب سرو صدا نکن
• فیلم بد نگاه نکن
• وقتت رو با مجله تلف نکن
• چشم‌چرونی نکن

?- دوره ی دانشگاه:
• رشته‌ای رو که دوست داری انتخاب نکن
• ?? ساعته چت نکن
• سر کلاس درس غیبت نکن
• با دختر شمسی‌خانوم دل و قلوه ردّ و بدل نکن
• خیابون‌ها رو متر نکن
• تو سیاست دخالت نکن
• با دخترهای مردم هر کاری دلت خواست نکن
• شب برای شام دیر نکن
• با مأمور پلیس کل‌کل نکن
• چراغ قرمز رو عشقی رد نکن
• موبایلت رو Reject نکن
• استادت رو اُسگل نکن
• حذف پزشکی نکن
• آستین کوتاه تنت نکن
• همه رو دودره نکن

?- دوره ی سربازی:• موهات رو بلند نکن
• روت رو زیاد نکن
• از اوامر سرپیچی نکن
• فرار نکن
• با اسلحه شوخی نکن
• غیبت نکن
• به آینده فکر نکن
• درگیری ایجاد نکن
• به فرمانده بی‌احترامی نکن
• غیر از خدمت به هیچ چیز دیگری فکر نکن
• با رئیس عقیدتی جرّ و بحث نکن
• اعتراض نکن
• با دختر شمسی خانوم نامه‌نگاری نکن
• از تلف شدن وقتت ناله نکن
• از آشپزخونه دزدی نکن

?- دوره ی شوهر بودن:
• با زنت شوخی نکن
• زنت رو با دختر شمسی خانوم مقایسه نکن
• به زنت خیانت نکن
• با دوستانت الواتی نکن
• تو Orkut خودت رو Single معرفی نکن
• به زنهای دیگه نگاه نکن
• موبایلت رو قایم نکن
• از عکسهای قبل از ازدواجت نگهداری نکن
• پولت رو خرج دوستات نکن
• رفتار دوران مجرّدی رو تکرار نکن
• غیر از زندگی مشترک به هیچ چیز فکر نکن
• ریسک نکن
• بدون اجازهء زنت هیچ کاری نکن

?- دوره ی پدر بودن:• بچّه رو تنبیه نکن
• به بچّه بی‌توجّهی نکن
• بچّه‌ت رو با بچّه‌های دیگه مقایسه نکن
• به بچّه توهین نکن
• بچّه رو از بازی منع نکن
• بچّه‌ت رو به کتک زدن بچّهء دختر شمسی خانوم تشویق نکن
• با بچّه کل‌کل نکن
• بچّه رو محدود نکن
• بچّه رو از جنس مخالف دور نکن
• به مادر بچّه بی‌توجّهی نکن
• بچّه رو به هیچ چیز مجبور نکن
• آزادی بچّه رو محدود نکن
• به حلال‌زاده بودن بچّه شک نکن
• از خواستهای بچّه چشم‌پوشی نکن
• جلوی بچّه با مادر بچّه ... نکن


?- دوره ی پیری:
• برای بچّه‌هات مزاحمت ایجاد نکن
• نوه‌هات رو لوس نکن
• با پیرزن‌های دیگه معاشرت نکن
• به خاطراتت فکر نکن
• پولت رو خرج نکن
• هوس جوونی نکن
• غیر از آخرتت به هیچ چیز فکر نکن
• با زنت بی‌وفایی نکن
• از رفتن به خانهءسالمندان احساس نارضایتی نکن
• لباس شاد تنت نکن
• به بیوه شدن دختر شمسی خانوم توجّه نکن
• تو وصیتنامه، هیچکس رو فراموش نکن
• از گذشته ناله نکن
• به هر کی رسیدی، نصیحت نکن
• به آینده فکر نکن

??- دوره ی پس از مرگ !
• حالا دیگه دورهء نکن تموم شد! حالا هر کاری دلت می‌خواد بکن...
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...ولی فقط با روح دختر شمسی خانوم کاری نکن!!!

امیدوارم همه شاد باشین.
متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
جلسه ی خواستگاری...

جلسه ی خواستگاری... بعد از نیم ساعت سکوت
مادر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟
خانواده عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟
...مادر داماد : والا پسرم می خواست سیگار بکشه
خانواده عروس : پس داماد سیگاریه....!؟
..مادر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه
خانواده عروس : پس الکلی هم هست..!؟
مادر داماد : الکلی که نه... والا قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره
خانواده عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟
...مادر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟
...مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟
...مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد
خانواده ءعروس : زنش !!!؟؟؟


! نتیجه اخلاقی : همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشین
متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
سه شنبه 86 دی 11 ساعت 6:0 عصراس ام اس های دست اول و دوم و سوم و...

سلام دوستان ایندفعه برا اینکه حال و هوای وبلاگ عوض بشه خواستم تنوعی تو مطالب بدم و چند تا اس ام اس تو این بخش میذارم

 

به ترکه می گن شنیدی اسراییل لبنانو زده ؟ترکه می گه ا ا ا مگه ایتالیا اول نشد؟
.
.
.
به خروسه گفتن بهترین روز عمرت کیه؟ گفت وقتی زنم رو می کشن .چون تنها روزیه که لخت می بینمش
.
.
.
من دادم تو ام بده . من مفتی دادم تو هم مفتی بده . درسته درد داره ولی ثواب داره (سازمان انتقال خون)
.
.
.
انواع دختر :

?? ساله : ببو

?? ساله : لیمو

?? ساله : هلو

?? ساله : آلو

?? ساله : لبو

?? ساله : کدو

?? ساله : لولو



از علی دایی می پرسن چرا کمرت درد گرفت؟ میگه: خودتونم 90 دقیقه بازی رو سر پا تماشا می کردین کمر درد نمی گرفتین؟!!!
.
.
.
جهان بیش از 6 میلیارد جمعیت دارد یکی نیست به منه احمق بگه : چرا واسه تو مسیج فرستادم
.
.
.
معلم قزوینی به شاگرد: پسر جون اینجوری قبول نمی شی نه کلاس می یای نه باغ
.
.
.
بزگترین دشمن بشر پوله پول._هر چی دشمن داری بده به من و خودتو خلاص کن
.
.

.
.
رتبه اول کنکور نمی خوام جی افه خوشگل و پولدار نمی خوام . دوست دارم چتیدنو ولی جز تو از هیچ کسی پی ام نمی خوام . بی تو من یاهو مسنجر نمی خوام . تو که نیستی سیستمم رو نمی خوام . یکی پرسید اگه ایدیت هک بشه؟ حتی این خیال زشت رو نمی خوام. من تو رو می خوام تو رو می خوام اونارو نمی خوام
.
.
.
کعبی در مصاحبه با خبرنگاران در مورد لگدی که به صورت فیگو زد گفت: من دیدم پام که به مرحله بعد نمی رسه حداقل جا پام برسه
.
.
.
به میرزاپور می گن: چرا همش موقع سرود ملی می خندی؟ میگه اخه دایی پیشمه میگه شر زدز افق!!!
.
.
.
می دونی چرا تشک رو قبل از دوختن حسابی با چوب می زنن؟چون بعدا هرچی دید صداش در نیاد!!!




.
.
به ترکه میگن چند تا بچه داری ؟ میگه 2 تا . میپرسن: کدومش بزرگتره؟ میگه: خوب اولیش!
.
.
.
قسمتی از وصیت نامه علی دایی: بعد از مرگم منو تو ورزشگاه ازادی خاک کنید چون می خوام همیشه تو زمین باشم
.
.
.
.
.
سوال بینش کنکور امسال: چه کسی می تواند دایی را تعویض کند؟ 1 خداوند 2 رهبر 3 اراده ملت 4 هیچکدام


ترکه یه بسته هزار تومنی میشمره، 250 تومن کم میاره!!
.
.
.
یه بابایی به بچه اش شنای قورباغه یاد میداده، بچه هه یاد نمیگرفته، میره یه قورباغه میگیره میندازه تو حوض به بچه هه میگه خوب نیگا کن یاد بگیر، اما از بخت بد قورباغه هه کرال شنا میکرد!!!!
.
.
.
ضرب المثل قزوینی :
اگه رفیق رفیق باشه ادم دیگه مجبور نیست ناز زنشو بکشه
.
.
.
اگه خواستی با یه دختر خوشگل باشی چهار چیز توجه کن
این کار نامردیه
نفرینش همیشه پشت سرته
گناه داره
خونه ما خالیه
.
.
.

از لره می پرسن چرا جواربات یکیش آبیه یکیشم قرمز و لره جواب می ده چه می دونم والله بدبختی یه جفت هم همین جوریش رو توی خونه دارم
.
.
.
زن رشتیه می ره خط مقدم بر می گرده می گن چه کار مفیدی کردی؟ دست می زنه به شکمش می گه ایناها یه بچه عراقی اسیر کردم
.
.
.
ترکه رو از زیر اوار زلزله می کشیدن بیرون .هی داد می زده من کاری نکردم به خدا من کاری نکردم فقط سیفون رو کشیدم
.
.
خصوصیات دخترا 1. تا زبونشون باز میشه عوض مامان بابا میگن شوهر!! 2.حالشون از پسرا به هم میخوره ولی نمی دونم چرا 666 تا دوست پسر دارن 3.اگه خونشون آتیش بگیره بین بابا و لوازم آرایش حتما لوازم آرایش و انتخاب می کنن! 4.نون شب ندارن بخورن ولی پول عمل دماغشونو ردیف میکنن! 5.همه خوشکل و خوش هیکلن(خدایا منو بخاطر این دروغم ببخش) 5. از 8 تا 20 سالگی شونصدتا دوست پسر داشتن که هیچ کدوم درکشون نمیکردن


متن فوق توسط: باران نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
<      1   2   3   4      >

درباره خودم
خاطرات تلخ و شیرین باران
باران
دختری از دیاری غریب یکی مثل خودت و شایدم یکی مثل...
لوگوی من
خاطرات تلخ و شیرین باران
لوگوی دوستان من








اشتراک در خبرنامه